سوره ی رعد در مورد انتقادات بی ایمانان می نویسد:
و اگر تعجب می کن ی پس عجب است سخن ايشان: آي ا وقت ي که باشي م خاک آي ا هرآئ ي نه ما البته
در آفري نش نو باشي م؟ آنها آنان اند که نا معتقد شدند به پروردگار اي شان؛ و آنها زنجي ر ها
باشد در گلون های اي شان؛ و آنها باشنده گان دوزخ اند؛ اي شان در آن جا همي شه باشنده گانندسوره ی رعد، آیه ی 5 تا 7و به زودی می طلبند از تو بدی پي ش از خوبی و به ي قين گذشته است از پ يش اي شان مثال ها
)از عذاب های شدي د(. و هرآئي نه پروردگار تو البته صاحب آمرزش است برای مردم با
وجود ستم اي شان؛ و هرآئ ينه پروردگار تو البته سخت است در عذاب کردن. )6 و می گو ي د آنانکه نا معتقد شدند چرا نشد فرو فرستاده بر او نشانه از جانب پروردگار او؟
جز اي ن ن ي ست که تو ب ي م دهنده ئ ی؛ و برای هر قومی رهنمائ ی است. )7)
نظر و فکر از دو بخش جور شده . كافرایی که که در سوره ی رعد به انا اشاره شده، دباره واقعیت رستاخیز سوال مونه . آنها ده این معتقد استه که اگر ای اتفاق در گذشته بوفته ، در آینده هم رخ نمیده. سپس آنها میخایه که معجزه ای برای اثبات روز رستاخیز و قیامت ده شی نشان داده موشه .
سوره ی الفرقان هم موضوع می پردازد، اما با کمی تفاوت:
و البته به ي قي ن آمدند بر شهری أنکه باراني ده شد باران بد. آي ا پس نبودند ببي نند آن را؟ بلکه
بودند نداشتند توقع دوباره زنده شدن را. )40) و وقت يکه دي دند ترا نمی گي رند ترا مگر به مسخره گی، آي ا اي ن است آنکه فرستاده است خدا
پ يغمبری؟ )4سوره ی الفرقان، آیه ی 40 تا 41
آنا نه از روز قیامت می ترسند و نه از پیامبر. آنها نشانه ای برای اثبات وجود روز قیامت را می طلبند.
سوره ی الفرقان همچنین از رفتار خداوند نسبت به بی ایمانان گپ میزنه:
و گرفتند از غي ر او معبودان، نمی آفري نند چي زی و اي شان آفري ده می شوند و نمی شوند
صاحب برای خود شان زي ان ی و نه سودی و نمی شوند صاحب مرگی و نه زنده گی ئی و نه
دوباره زنده کردن ی. )3)سوره ی الفرقان، آیه ی 3
سوره ی الفرقان دباری مردمی گپ میزنه که زیاد تر وقت ها خدایان دروغی ره پرستش مونه . چی رقم انسان میتنه خدای اصلی را از خدای دروغی تشخیص بده ؟ جواب این سوال را در آیه میتنیم پیدا کنیم. خدایای دروغی قدرت “کشتن، زنده کردن یا آفرینش” را ندارند. توانایی زنده کردن مردگان، ویژگی است که خدای واقعی را از خدای دروغی جدا مونه .
کافرای در باره مثل بی تفاوتی یا ترس یا عبادت کدن و نکدن خدایا دروغی، از خداوند و پیامبرای شی علامت و نشانه ای میخایه . ای در همه ی کافرا دیده موشه . دباره مساله ی زنده کردن مردگان یا همو رستاخیز نیز خواست های شی یکی است.
توانایی زنده کردن مردگان، متعلق ده کسی است که دارای بلند ترین اقتدار و قدرت داره . اگرچه ابراهیم، موسی، داود و محمد پیامبرای بزرگی بودند، اما باد از مردن زنده نشدند. حتی هوشیاار ترین افراد مثل سقراط، انیشتین، نیوتن و سلیمان نیز باد از از مرگ خو زنده نشدند. در امپراتوری های یونان، روم، بیزانس، بنی امیه، عباسیان، مملوک و عثمانی، هیچ پادشاهی نتانستن باد از مرگ خود را زنده کونه . این یک مسئله ی بسیار دشوار است. عیسی مسیح تصمیم گرفت تا با این مسئله ی دشوار روبرو شوه.
او در روز یکشنبه، صبح، قبل از طلوع آفتاب، بر مرگ پیروز شد. این پیروزی مطلق ده مه و شمو هم هست. مو نباید دیگر درگیر درد جهان شویم. سوره ی الفلق می نویسد:
بگو: پناه می برم من به پروردگار صبح. )1) از بدی آنچه آفري د. )2) و از بدی شب تاري ک وقت ي که فرا رسي د. )3)
سوره ی الفلق، آیه ی 1 تا 3
در عید نوبرانه در کتاب تورات، مو نبوت های گفته شده ی صدها سال پیش راجع ده ای “صبا” و ای که چی رقم این پیروزی، مو را از مصیبت های ای جهان رهایی خاد بخشید، را خواهیم دید.
عیسی مسیح و اعیاد در کتاب تورات
مو حادثه های هر روز از آخرین هفته ی زندگی عیسی مسیح که ده کتاب مقدس ده شی اشاره شده است را با دقت مطالعه کدیم . در پایان هفته، او در عید پسح، که یکی از اعیاد یهودیان است، به صلیب کشیده شد.باز در روز هفتم، که مصادف با روز شنبه و طبق آیین یهود مقدس شمرده می شد، بدن بی جانش در قبر ماند. مثل ایام مقدس را خداوند از صد ها سال پیش، ده موسی نبی تعلیم داده بود. او نیز آنها را در کتاب تورات نوشت. تورات ای رقم در مورد این مراسم می نویسد:
“خداوند این مقرّرات را به موسی در مورد عیدهای مذهبی، هنگامیکه مردم اسرائیل برای نیایش جمع میشوند، داد. شش روز کار کنید، امّا روز هفتم که سبت و یک روز مقدّس است، برای استراحت تعیین شده است، در آن روز نباید کار کرد، بلکه برای نیایش جمع شوید. در هر مکانی که زندگی کنید، روز سبت به من تعلّق دارد. این عیدهای مقدّس باید در زمانهای مشخصی برگزار شوند. عید فصح (پسح) که به احترام خداوند گرفته میشود، بایستی از غروب روز چهاردهم ماه اول شروع شود.”
کتاب لاویان، 5-1: 23
همو رقم که در شکل زیر مینگرید ، مصلوب شدن عیسی مسیح و ماندن بدن بی جان شی در قبرستان، در روز سبت، مصادف است با ایام عیدی که 1500 سال پیش اتفاق افتاده بود. جالب نیه؟ جواب این سوال همه ی مو را تحت تأثیر قرار می دهد.
مرگ عیسی آل مسیح در روز قربانی عید فصح (روز 6) و استراحت او در روز استراحت سبت (روز 7) رخ داد.
مو رابطه ی عیسی مسیح با اعیادی که در کتاب تورات آورده شده است ره پشت شی میگردیم . آیاتی که ما از کتاب تورات نوشته بودیم، به دو عید نخست اشاره داره عید بعدی “نوبرانه” نام دارد و کتاب تورات در مورد این عید دستوراتی را که در زیر خواهید خواند را ، می ده.
“وقتی به سرزمینی که خداوند به شما میبخشد، رفتید و اولین محصول زمین خود را درو کردید، نوبر آن را به کاهن بدهید. او باید آن را به عنوان هدیهٔ مخصوص، در روز بعد از سبت به حضور خداوند بیاورد تا از طرف شما پذیرفته شود. در همان روز یک برّهٔ یک سالهٔ نر را که سالم و بیعیب باشد، به عنوان قربانی سوختنی به حضور من تقدیم کنید… هفت هفته بعد از روز سبت، روزی که نوبر محصول خود را برای خداوند میآورید.”
لاویان، 14، 11-9: 23
بدین ترتیب عید پسح، روز بعد از سبت (روز شنبه)، سومین روز مقدس شد. هر سال در این روز، کاهن اعظم وارد معبد مقدس می شود و نوبر محصولات را به خداوند تقدیم می کند. این نشانه ی آغاز زندگی جدید بعد از زمستان و بیانگر این است که غذای زیادی برای انسان ها وجود خواهد داشت تا بخورند و سیر شوند.
همانطور که خواندیم، جسد عیسی به دلیل فرا رسیدن روز سبت در قبرستان باقی ماند. جسد او تا روز بعد که مصادف با 16 نیسان روز یکشنبه بود، در همان وضعیت ماند. انجیل در مورد اتفاقات دیگری که در همان روز رخ داده بود، مفصل توضیحاتی داده است. نخست، کاهن اعظم، “نوبر” محصولات را در معبد مقدس تقدیم خدا کرد:
عیسی مسیح از مردگان بر می خیزد
” در روز اول هفته (یکشنبه) صبح خیلی زود سر قبر آمدند و حنوطی را كه تهیّه كرده بودند، با خود آوردند. آنها دیدند كه سنگ از در مقبره به كنار غلتانده شده و وقتی به داخل رفتند، از جسد عیسی اثری نبود. حیران در آنجا ایستاده بودند كه ناگهان دو مرد با لباسهای نورانی در كنار آنان قرار گرفتند. زنها وحشت كردند و درحالیکه سرهای خود را به زیر انداخته بودند ایستادند. آن دو مرد گفتند: «چرا زنده را در میان مردگان میجویید؟ او اینجا نیست بلكه زنده شده است. آنچه را كه در موقع اقامت خود در جلیل به شما گفت، بیاد بیاورید كه چطور پسر انسان میبایست به دست خطاكاران تسلیم گردد و مصلوب شود و در روز سوم قیام كند.» آن وقت زنها سخنان او را بهخاطر آوردند و وقتی از سر قبر برگشتند تمام موضوع را به یازده حواری و دیگران گزارش دادند. آن زنها عبارت بودند از مریم مجدلیه، یونا و مریم مادر یعقوب. زنهای دیگر هم كه با آنان بودند، جریان را به رسولان گفتند. امّا موضوع به نظر آنان مُهمَل و بیمعنی آمد و سخنان آنان را باور نمیكردند امّا پطرس برخاست و به سوی قبر دوید و خم شده نگاه كرد، ولی چیزی جز كفن ندید. سپس درحالیکه از این اتّفاق در حیرت بود، به خانه برگشت. همان روز دو نفر از آنان به سوی دهكدهای به نام عَمواس كه تقریباً در دوازده کیلومتری اورشلیم واقع شده است میرفتند. آن دو دربارهٔ همه این اتّفاقات گفتوگو میكردند. همینطور كه سرگرم صحبت و مباحثه بودند، خود عیسی سر رسید و با آنان همراه شد. امّا چیزی جلوی چشمان آنها را گرفت، به طوری که او را نشناختند.عیسی از آنان پرسید: «موضوع بحث شما در بین راه چیست؟» آنها در جای خود ایستادند. غم و اندوه از چهرههای ایشان پیدا بود. یكی از آن دو كه نامش كلیوپاس بود جواب داد: «گویا در میان مسافران ساكن اورشلیم تنها تو از وقایع چند روز اخیر بیخبری!» عیسی پرسید: «موضوع چیست؟» جواب دادند: «عیسای ناصری مردی بود كه در گفتار و كردار در پیشگاه خدا و پیش همهٔ مردم نبیای توانا بود، امّا سران كاهنان و حكمرانان ما او را تسلیم كردند تا محكوم به اعدام شود و او را به صلیب میخكوب كردند.امید ما این بود كه او آن كسی باشد كه میبایست اسرائیل را رهایی دهد. از آن گذشته الآن سه روز است كه این كار انجام شده است. علاوه براین، چند نفر زن از گروه ما، ما را مات و متحیّر كردهاند. ایشان سحرگاه امروز به سر قبر رفتند، امّا موفّق به پیداكردن جنازه نشدند. آنها برگشتهاند و میگویند در رؤیا فرشتگانی را دیدند كه به آنان گفتهاند او زنده است. پس عدّهای از گروه ما سر قبر رفتند و اوضاع را همانطور كه زنها گفته بودند مشاهده كردند، امّا او را ندیدند.» سپس عیسی به آنان فرمود: «شما چقدر دیر فهم و در قبول كردن گفتههای انبیا كُند ذهن هستید. آیا نمیباید كه مسیح قبل از ورود به جلال خود همینطور رنج ببیند؟» آن وقت از تورات موسی و نوشتههای انبیا شروع كرد و در هر قسمت از کتابمقدّس آیاتی را كه دربارهٔ خودش بود برای آنان بیان فرمود. در این هنگام نزدیک دهكدهای كه به طرف آن میرفتند رسیدند و گویا او میخواست به راه خود ادامه دهد. امّا به او اصرار كردند: «پیش ما بمان چون غروب نزدیک است و روز تقریباً به پایان رسیده.» بنابراین عیسی وارد خانه شد تا پیش ایشان بماند. وقتی با آنان سر سفره نشست نان را برداشت و پس از دعای سپاسگزاری آن را پاره كرد و به ایشان داد. در این وقت چشمان ایشان باز شد و او را شناختند، ولی فوراً از نظر آنها ناپدید شد. آنها به یكدیگر گفتند: «دیدی وقتی در راه با ما صحبت میكرد و کتابمقدّس را تفسیر میکرد، چطور دلها در سینههای ما میتپید!» آنها بیدرنگ حركت كردند و به اورشلیم بازگشتند. در آنجا دیدند كه آن یازده حواری به اتّفاق دیگران دور هم جمع شده میگفتند: «آری، در واقع خداوند زنده شده است. شمعون او را دیده است.» آن دو نفر نیز وقایع سفر خود را شرح دادند و گفتند كه چطور او را در موقع پارهكردن نان شناختند. درحالی که شاگردان دربارهٔ این چیزها گفتوگو میکردند عیسی در بین ایشان ایستاده به آنها گفت: «صلح و سلامتی بر شما باد» آنها با ترس و وحشت، تصوّر كردند كه شَبَحی میبینند. او فرمود: «چرا اینطور آشفتهحال هستید؟ چرا شک و شبهه به دلهای شما رخنه میكند؟ به دستها و پاهای من نگاه كنید، خودم هستم، به من دست بزنید و ببینید، شبح مانند من گوشت و استخوان ندارد.» این را گفت و دستها و پاهای خود را به ایشان نشان داد. از فرط شادی و تعجّب نتوانستند این چیزها را باور كنند. آنگاه عیسی از آنان پرسید: «آیا در اینجا خوراكی دارید؟» یک تکه ماهی بریان پیش او آوردند. آن را برداشت و پیش چشم آنان خورد و به ایشان فرمود: «وقتی هنوز با شما بودم و میگفتم كه هرچه در تورات موسی و نوشتههای انبیا و زبور دربارهٔ من نوشته شده، باید به انجام برسد، مقصودم همین چیزها بود.» بعد اذهان ایشان را باز كرد تا کتابمقدّس را بفهمند و فرمود: «این است آنچه نوشته شده كه مسیح باید عذاب مرگ را ببیند و در روز سوم دوباره زنده شود و به نام او توبه و آمرزش گناهان به همهٔ ملّتها اعلام گردد و شروع آن از اورشلیم باشد. شما بر همهٔ اینها گواه هستید.
“انجیل لوقا، 48-1: 24
پیروزی عیسی مسیح
عیسی مسیح در روزی که “نوبر محصولات” تقدیم می شد، به پیروزی بزرگی دست یافت. شاگردان و دشمنان او نمی توانستند این حادثه را باور کنند. او زنده شده بود؛ او از مرگ برخاسته بود. انجیل در این باره می گوید:
” زمانیکه فنا با بقا و مرگ با حیات پوشیده شود آنچه كلام خدا میفرماید به حقیقت خواهد پیوست كه«مرگ نابود گشته و پیروزی، كامل گردیده است.» «ای مرگ، پیروزی تو كجاست و ای موت نیش تو كجا؟» نیش مرگ از گناه زهرآگین میشود و گناه از شریعت قدرت میگیرد.”
اول قرنتیان 56-54: 15
البته باید توجه داشته باشیم که این فقط پیروزی او نبود؛ این پیروزی متعلق به من و شما هم هست. این پیروزی در عید نوبرانه ها اتفاق افتاد. انجیل می نویسد:
” امّا در حقیقت، مسیح پس از مرگ زنده شد و اولین كسی است كه از میان مردگان برخاسته است. زیرا چنانکه مرگ به وسیلهٔ یک انسان آمد، همانطور قیامت از مردگان نیز به وسیلهٔ یک انسان دیگر فرا رسید و همانطور كه همهٔ آدمیان بهخاطر همبستگی با آدم میمیرند، تمام کسانیکه با مسیح متّحدند، زنده خواهند شد. امّا هركس به نوبت خود زنده میشود: اول مسیح و بعد در وقت آمدن او آنانی كه متعلّق به او هستند. پس از آن پایان كار فرا خواهد رسید و مسیح تمام فرمانروایان و قوّتها و قدرتها را برانداخته و پادشاهی را به خدای پدر خواهد سپرد، زیرا تا آن زمانیکه خدا همهٔ دشمنان را زیر پای مسیح نگذارد او باید به سلطنت خود ادامه دهد. آخرین دشمنی كه بر انداخته میشود، مرگ است.”
اول قرنتیان، 26-20: 15
از آنجایی که عیسی مسیح در روز عید از مرگ برخاست، باید بدانیم که روزی ما نیز مانند او از مردگان خواهیم برخواست. عید نوبرانه نماد زندگی جدید و امید به محصول زیاد داشتن است. کتاب مقدس به ما می گوید که رستاخیز عیسی مسیح مانند “نوبر” است؛ رستاخیز بزرگ – درست بعد از زمانی اتفاق می افتد که کسانی که متعلق به او هستند از مرگ زنده شوند. کتاب تورات و قرآن می گویند که مرگ به واسطه ی آدم وارد دنیا شد. انجیل نیز می گوید که زنده شدن از مرگ به واسطه ی عیسی مسیح وارد این جهان شد. عیسی مسیح نماد زندگی جدید است و او مثل آن نوبر محصولی است که تقدیم خدا می شود. همه ی ما دعوت شده ایم تا طعم این زندگی نو را بچشیم.
عید پسح: جشن رستاخیزی که در روز یکشنبه برگزار می شود
امروزه بسیاری، رستاخیز عیسی مسیح را عید پاک می نامند؛ روز رستاخیز او یکشنبه ی عید پاک نامیده می شود. اما باید توجه داشته باشیم که این سخنان صدها سال بعد از آن رخداد ها به وجود آمد. این اسمها فرقی با هم نمی کنند و اهمیت خاصی ندارند. مسئله ی اصلی، رستاخیز عیسی مسیح است که عید نوبرانه به آن اشاره ی مستقیمی دارد. این عید صدها سال پیش، در زمان موسی به دستور خدا شکل گرفت و معنای آن برای ما بسیار مهم است.
در نمودار زیر به نوشته های مربوط به روز یکشنبه توجه کنید:
مرگ عیسی آل مسیح در روز قربانی عید فصح (روز 6) و استراحت او در روز استراحت سبت (روز 7) رخ دا
پاسخ به سوال در مورد “جمعه خوب”
این به سوال ما در مورد “جمعه ی خوب” جواب می دهد. انجیل می گوید:
” امّا عیسی را میبینیم كه اندک زمانی از فرشتگان پست تر گردیده و اكنون تاج جلال و افتخار را بر سر دارد، زیرا او متحمّل مرگ شد تا به وسیلهٔ فیض خدا، به خاطر تمام آدمیان طعم مرگ را بچشد.”
عبرانیان 2:9
در روز جمعه ی خوب، عیسی به خاطر من، شما و همه متحمل تمامی عذاب ها و شکنجه ها شد. جمعه به این دلیل “جمعه ی خوب” نامیده شده، زیرا که در آن روز برکات بزرگی نصیب ما شده است. او در روز عید از مرگ برخواست و حال به هر کسی این زندگی نو و تازه را تکلیف می کند.
رستاخیز و صلح عیسی مسیح در قرآن
اگرچه قرآن جزئیات کمی در این باره ارائه داده، ولی رستاخیز عیسی مسیح یکی از سه روز مهم به حساب آورده شده است. سوره ی مریم می گوید:
“عیسی مسیح:) و درود بر من روزى كه زاده شدم و روزى كه مى ميرم و روزى كه زنده برانگيخته مى شوم.”
سوره ی مریم، آیه ی 33
کتاب انجیل در مور د تولد،مرگ و رستاخیز عیسی مسیح مطالبی را ثبت کرده است. صلحی که او بعد از رستاخیز به دست آورد، هم اکنون به من و شما هم تکلیف می شود. روزی که عیسی زنده شد، با شاگردان خود ملاقات کرد. او به آنها سلام کرد و چنین گفت:
” در غروب روز یكشنبه وقتی شاگردان از ترس یهودیان در پشت درهای بسته، دور هم جمع شده بودند، عیسی آمده در میان آنان ایستاد و گفت: «سلام بر شما باد!» و بعد دستها و پهلوی خود را به آنان نشان داد. وقتی شاگردان، خداوند را دیدند، بسیار شاد شدند. عیسی باز هم گفت: «سلام بر شما باد! همانطور كه پدر مرا فرستاد من نیز شما را میفرستم.» بعد از گفتن این سخن، عیسی بر آنان دمید و گفت: «روحالقدس را بیابید!
” انجیل یوحنا 22-19: 20
مسلمانان در احوال پرسی کردن از واژه ی ” السلام علیکم” استفاده می کنند که به معنای “سلام بر تو باد” است. پیش از این، کلمه ی “سلام” را عیسی مسیح بکار برده بود؛ او از این کلمه استفاده کرد تا آرامش و صلحی که به واسطه ی رستاخیز شدنش به ما اعطاء کرده بود را بهم ربط دهد. هر بار که به کسی “سلام” می دهیم یا به ما “سلام” می دهند، باید این وعده ی عیسی مسیح را بیاد آوریم؛ باید به وعده ای فکر کنیم که دربرگیرنده ی تمامی برکاتی است که توسط روح القدس به ما اعطاء خواهد شد.
زنده شدن عیسی مسیح
عیسی مسیح بعد از آنکه زنده شد، چند بار به شاگردانش ظاهر شد. می توانید در مورد این ملاقات ها، که انجیل آنها را به تحریر در آورده است، در این قسمت بخوانید. باید به این نکته توجه داشته باشیم که وقتی اولین بار عیسی مسیح به شاگردانش ظاهر می شود:
“امّا موضوع به نظر آنان مُهمَل و بیمعنی آمد و سخنان آنان را باور نمیكردند.”
انجیل لوقا 24:11
عیسی مسیح مجبور شد تا این سخنان را تکرار کند:
“آن وقت از تورات موسی و نوشتههای انبیا شروع كرد و در هر قسمت از کتابمقدّس آیاتی را كه دربارهٔ خودش بود برای آنان بیان فرمود.”
انجیل لوقا 24:27
و دوباره:
” و به ایشان فرمود: «وقتی هنوز با شما بودم و میگفتم كه هرچه در تورات موسی و نوشتههای انبیا و زبور دربارهٔ من نوشته شده، باید به انجام برسد، مقصودم همین چیزها بود.»”
انجیل لوقا 24:44
چگونه می توانیم مطمئن باشیم که این واقعاً نقشه و برنامه ی خدا برای ما بوده است؟ چگونه می توان مطمئن شد که این مسیر درستی برای سوق دادن ما از مرگ به زندگی است؟ فقط خدا می داند که قرار است در آینده چه اتفاقاتی بیفتد. بدین ترتیب، می بینیم که تمامی پیشگویی های پیامبران و نوشته های کتب مقدس که در مورد عیسی مسیح نبوت کرده بودند، به تحقق پیوستند. اینها همه برای این است که ما درباره ی این موضوع به اطمینان برسیم.
“تا به حقیقت همهٔ مطالبی كه از آن اطّلاع یافتهای، پی ببری.”
انجیل لوقا، 1:4
این مهم است که از قربانی شدن و رستاخیز عیسی مسیح آگاه باشید. برای این، چهار مقاله ی مختلف در زیر ذکر شده است:
الف. این مقاله، به بررسی نشانه هایی که در کتاب تورات در مورد عیسی مسیح داده شده است، می پردازد.
ب. این مقاله، به نبوت هایی که در کتاب های پیامبران و مزامیر راجع به عیسی مسیح شده اند، اشاره می کند.
این دو مقاله به ما این امکان را می دهد که حقیقت را کشف کنیم: ” و فرمود: «این است آنچه نوشته شده كه مسیح باید عذاب مرگ را ببیند و در روز سوم دوباره زنده شود.”
انجیل لوقا، 24:46
پ. این مقاله به ما کمک می کند تا درک کنیم که چگونه باید رستاخیز و پیروزی عیسی مسیح را به عنوان هدیه قبول کنیم.
ت. این مقاله، به بررسی تمامی سوالات و ابهامات راجع به مصلوب شدن عیسی مسیح می پردازد. همچنین، به آنچه که کتاب قرآن در این باره گفته است، اشاره می کند.