سوره ی العلق می گوید که خدا به ما آنچه را که نمی دانیم یاد می دهد.
“همان كس كه به وسيله قلم آموخت. آنچه را كه انسان نمى دانست [بتدريج به او] آموخت.”
سوره ی العلق، آیه ی 4 تا 5
سپس، مطابق سوره الروم، خداوند این کار را از طریق انبیا انجام می دهد تا ما متوجه شویم که طریقه ی عبادت و پرستش ما اشتباه است.
“يا [مگر] حجتى بر آنان نازل كرده ايم كه آن [حجت] در باره آنچه با [خدا] شريك مى گردانیده اند سخن مى گويد.”
سوره ی الروم 35
به این پیامبران صلاحیت داده شد، تا عقاید غلط ما درباره ی خدا را برایمان افشا کنند. تصورات غلط درباره ی خدا را می توانیم در افکار، کلمات و اعمالمان پیدا کنیم. عیسی مسیح چنین معلمی بود. صلاحیت و قدرت ویژه ی او حتی افکار درونی ما را آشکار می کند تا بتوانیم از اشتباهات درونی خود دور شویم. ما می توانیم این مسئله را در اینجا ببینیم. در مرحله بعد، ما به صلاحیت مسیح در معجزات شفا بخشی که انجام داد، خواهیم پرداخت.
عیسی مسیح اینگونه تعلیم می داد:
” شنیدهاید كه در قدیم به مردم گفته شد: “قتل نكن و هرکس مرتكب قتل شود محكوم خواهد شد. امّا من به شما میگویم: هرکس نسبت به برادر خود عصبانی شود، محكوم خواهد شد و هر که برادر خود را ابلَه بخواند، به دادگاه برده خواهد شد و اگر او را “احمق” بخواند مستوجب آتش جهنم خواهد بود. پس اگر هدیهٔ خود را به قربانگاه ببری و در آنجا به خاطر بیاوری كه برادرت از تو شکایتی دارد، هدیهٔ خود را جلوی قربانگاه بگذار و اول برو با برادر خود آشتی كن و آنگاه برگرد و هدیهٔ خویش را تقدیم كن. با مدّعی خود وقتی که هنوز در راه دادگاه هستی صلح نما وگرنه آن مدّعی تو را به دست قاضی خواهد سپرد و قاضی تو را به دست زندانبان خواهد داد و به زندان خواهی افتاد. یقین بدان كه تا ریال آخر را نپردازی، آزاد نخواهی شد. شنیدهاید كه گفته شده: “زنا نکن”. امّا من به شما میگویم، هرگاه مردی از روی شهوت به زنی نگاه کند، در دل خود با او زنا كرده است. پس اگر چشم راست تو باعث گمراهی تو میشود، آن را بیرون آور و دور انداز؛ زیرا بهتر است كه عضوی از بدن خود را از دست بدی تا اینکه با تمام بدن به جهنم افکنده شوی.اگر دست راستت تو را گمراه میسازد، آن را ببر و دور انداز؛ زیرا بهتر است كه عضوی از بدن خود را از دست بدی تا اینکه با تمام بدن به جهنم بیفتی. همچنین گفته شده: “هرگاه مردی زن خود را طلاق دهد، باید طلاقنامهای به او بدهد.” امّا من به شما میگویم: هرگاه کسی زن خود را جز به علّت زنا طلاق دهد، او را به زنا كاری میکشاند و هرکس با چنین زنی ازدواج نماید، زنا میکند. همچنین شنیدهاید كه در قدیم به مردم گفته شده: “قسم دروغ نخور و به هر سوگندی كه به نام خداوند یاد کردهای عمل نما.” امّا من میگویم به هیچ وجه قسم یاد نكن، نه به آسمان زیرا كه عرش خداست، نه به زمین زیرا كه پایانداز اوست، نه به اورشلیم زیرا كه شهر آن پادشاه بزرگ است و نه به سر خود، زیرا قادر نیستی مویی از آن را سیاه یا سفید کنی. سخن شما فقط بلی یا خیر باشد. زیاده بر این از شیطان است. شنیدهاید كه گفته شده: “چشم به عوض چشم و دندان به عوض دندان.” امّا من به شما میگویم به کسیکه به تو بدی میکند بدی نكن و اگر کسی بر گونهٔ راست تو سیلی میزند، گونهٔ دیگر خود را به طرف او بگردان. هرگاه کسی تو را برای گرفتن پیراهنت به دادگاه بکشاند، كت خود را هم به او ببخش. هرگاه شخصی تو را به پیمودن یک کیلومتر راه مجبور نماید دو کیلومتر با او برو. به کسی که از تو چیزی میخواهد ببخش و از کسیکه تقاضای قرض میکند، روی نگردان. شنیدهاید كه: “همسایهات را دوست بدار و با دشمن خویش دشمنی كن.” امّا من به شما میگویم دشمنان خود را دوست بدارید و برای کسانیکه به شما آزار میرسانند، دعا کنید. به این وسیله شما فرزندان پدر آسمانی خود خواهید شد، چون او آفتاب خود را بر بدان و نیکان، یکسان میتاباند و باران خود را بر درست كاران و بدكاران میباراند. اگر فقط کسانی را دوست بدارید که شما را دوست دارند، چه اجری دارید؟ مگر باجگیران همین كار را نمیكنند؟ اگر فقط به دوستان خود سلام کنید، چه كار فوقالعادهای کردهاید؟ مگر بیدینان همین كار را نمیکنند؟ پس شما باید کامل باشید، همان طور كه پدر آسمانی شما كامل است.”
انجیل متی 48-21: 5
مسیح و موعظه ی کوه
عیسی مسیح در موعظه ی خود، از این جملات استفاده کرد: “… شنیدهاید كه گفته شده …اما من به شما میگویم”. بنابراین عیسی مسیح در سخنان خود به تورات و سپس در ادامه ی سخنانش به احکام، افکار و سخنان خداوند اشاره می کند. عیسی مسیح دستورات سختگیرانه ی موسی را سخت تر کرد!
دقت کنید که چگونه عیسی، دستورات تورات را پیچیده تر و سخت تر می کند. او این کار را براساس اختیارات و قدرتی که به او داده شده است، انجام می دهد. بعد از جمله ی “اما من به شما میگویم “، حکم مورد نظر سخت تر می شود. این ویژگی موعظه ی عیسی است. انجیل در این باره می نویسد:
“وقتی عیسی این سخنان را به پایان رسانید مردم از تعالیم او متحیّر شدند، زیرا او برخلاف روش علما، با اختیار و اقتدار به آنان تعلیم میداد.”
انجیل متی 29-28: 7
عیسی مسیح واقعا متفاوت از علمای دین یهود، به مردم تعلیم می داد. بیشتر پیامبران رسولان معمولی بودند که کلام خدا را به مردم می رساندند، اما عیسی مسیح کاملا فرق می کرد. چرا عیسی مسیح متفاوت بود؟ همانطور که در اینجا دیدیم، در کتاب عهد عتیق، “مسیح” نام شخصی بود که به او صلاحیت داده شده است. در مزامیر فصل 2، برای اولین بار نام “مسیح” روبرو می شویم. در اینجا خدا به مسیح می گوید:
“تو از من بخواه، و من تمام ملّتها را میراث تو میسازم؛و تمام زمین از آن تو خواهد بود.”
مزامیر 2:8
این به این معناست که به مسیح صلاحیت برتر داده شده بود. تمامی ملت ها و زمین و آسمان متعلق به او بود.
پیامبر و موعظه ی سر کوه
در حقیقت، همانطور که در اینجا دیدیم، موسی از آمدن آن «پیامبر» در تورات سخن گفته بود. این پیامبر تعلیم ویژه خواهد داد. موسی اینطور نوشته بود:
“او به نام من سخن خواهد گفت و هرکس را که از او اطاعت نکند، مجازات خواهم کرد، امّا اگر پیامبری جرأت کند به نام من سخن بگوید، هنگامیکه من به او فرمان نداده باشم، او باید برای این کار بمیرد و همچنین هر پیامبری که به نام خدایان دیگر سخن بگوید.”
تثنیه 19-18: 18
در زمان تعلیم، عیسی قدرت و صلاحیتش را نشان می داد و با این کار، پیشگویی موسی تحقق می یافت؛ زیرا که او هم مسیح بود و هم پیامبر.
شما، من و موعظه ی سر کوه
اگر به موعظه ی سر کوه دقت کنید، ممکن است سردرگم شوید. چطور ممکن است که انسان، در قلب و ذهن خود از این دستورات پیروی کند؟ منظور عیسی مسیح در موعظه چه چیزی است؟ در جمله آخر موعظه، پاسخ این سؤال را می یابیم:
“پس شما باید کامل باشید، همان طور كه پدر آسمانی شما كامل است.”
انجیل متی 5:48
دقت کنید که این یک پیشنهاد نیست؛ بلکه یک امر و دستور است. عیسی از ما میخواهد تا کامل باشیم! چرا؟ زیرا خدا کامل است. اگر می خواهیم با خدا در بهشت باشیم، باید کامل باشیم. اغلب اوقات ما فکر می کنیم که اگر اعمال نیک بیش از اعمال بد باشد، کافی است. اگر این کافی بود و خداوند به ما اجازه می داد به بهشت برویم، آن بهشت مانند زمین ویران می شد. امروزه می بینیم که زندگی ما را حسادت، هوا و هوس، طمع و عصبانیت از بین می برد. اگر با این ها به بهشت برویم، بهشت را به دنیا تبدیل خواهیم کرد. مشکلات موجود در این دنیا توسط خود مردم ایجاد می شود.
در اصل، بیشتر تعالیم عیسی مسیح مربوط به زندگی ظاهری ما نیست؛ بلکه مربوط به امور قلب و ذهن ماست. بیایید با هم ببینیم که عیسی مسیح در مورد قلب هایمان چه می گوید:
“عیسی به سخن خود ادامه داده گفت: «آنچه كه آدمی را ناپاک میسازد، چیزی است كه از وجود او صادر میشود؛ چون افكار بد، از دل بیرون میآید یعنی فسق، دزدی، آدمكشی، زنا، طمع، خباثت، فریب، هرزگی، حسادت، تهمت خودبینی و حماقت، اینها همه از درون بیرون میآیند و انسان را ناپاک میسازند.»”
انجیل مرقس 23-20: 7
بنابراین، خلوص درونی بسیار مهم است. از ما خواسته شده تا کامل باشیم. خدا فقط افراد كامل را به بهشت كامل خود خواهد پذيرفت. اما در این شرایط سوال بزرگی پیش می آید: اگر ما کامل نیستیم، چگونه می توانیم به بهشت برویم؟ کامل نبودنمان باعث ناامیدی ما می شود.
خدا هم به این احتیاج دارد! وقتی متوجه می شویم که کامل نیستیم، ناامید می شویم و احساس بی ارزشی می کنیم و از نظر معنوی فقیر می شویم. عیسی مسیح موعظه اش را با این جملات شروع می کند:
“خوشا به حال کسانیکه از فقر روحی خود آگاهند، زیرا پادشاهی آسمان از آن ایشان است.”
انجیل متی 5:3
بهتر است این تعلیم عیسی را برای خودمان نگه داریم و آن را رد نکنیم. این تعلیم واقعاً متعلق به ماست! همانطور که می دانیم، خداوند از ما میخواهد که کامل باشیم. نیاز خدا کمال است. با توجه به این تعالیم عیسی مسیح، متوجه می شویم که ما کامل نیستیم. سپس مسیر درستی که عیسی تعلیم داده است را پیش می گیریم. زیرا وقتی می بینیم که کامل نیستیم، آماده ی پذیرش کمک می شویم. ولی وقتی در عملکرد خود اطمینان داریم، نیازی به کمک نداریم